نهال جوننهال جون، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

عسل مامان وبابا

چهل روزه شدی دخترم

با کلی تاخیر اومدم  میدونم ببخش منو عسلم.چهل روزگیت مصادف شد با شب تاسوعا عزیزم خیلی منتظر این روز بودم اخه هر جا که میخواستیم بریم میگفتن وا چرا اومدی بیرون این که هنوز چهلش نشده ولی من گوشم بدهکار نبود و طاقت نیاوردم محرم و خونه بمونم برای همین میرفتم هییت عمه معصومه و اونجا بغل همه میرفتی و همه ازت خوششون می اومد قربونت برم که اونقدر با مزه ای . فدای تو بشم که تو این چند روز به همه چی عکس العمل نشون میدی با اینکه که خیلی کوچیکی وقتی رو شکم میزارمت سعی میکنی به پاهات فشار بیاری و خودتو بکشونی جلو اخه جیگرم چرا اونقدر ما رو میخندونی هنوز واسه شما زوده .بریم سراغ عکسای خوشمل دخملم.         &n...
28 آبان 1392

دختر پاییزی

سلام زندگی من آنقدر دوستدارم کلمه ای که تو لایقش باشی و پیدا نمیکنم تا صدات کنم .عزیز دلم نهال جونم یه هفته ای که اومدی تو زندگی قشنگ ما و زندگیمونو قشنگتر کردی انقدر باتو بودن برام لذت بخشه که به هیچی به جز تو دیگه فکر نمیکنم .امروز صبح مامان جون که از خونمون رفت آنقدر دلم گرفت به قول بابایی انگار یه چیزی رو گم کرده بودیم ولی خب از طرفی چون میدونستم یه دخمل کوچولوی دیگه داره به جمعمون اضافه میشه آروم میشدم آره دخترم امروز با فاصله یه هفته دخر خالت دنیا اومد و مثل تو فرشته زمینی شد امیدوارم مثل دو تا خواهر دو قلو برای هم باشید      ...
13 آبان 1392
1